عصر اتحاد – حسن کریمی | فعال حوزه آموزش و رسانه؛ خوزستان، استان صنعت و انرژی ایران، امروز در معرض چالشهایی قرار دارد که فراتر از مسائل زیرساختی و بودجهای است. این استان با بحرانی عمیق در حوزه مدیریت و گفتمان اجتماعی دست و پنجه نرم میکند که نشانههای آن در عرصه عمومی به وضوح قابل مشاهده است.
پیش از هر چیز، لازم است تأکید شود که هدف از این یادداشت، نقد بیمنطق و یکطرفه نیست. بدیهی است که در مجموعه مدیریتی استان، افرادی حضور دارند که دلسوز، متعهد و متخصص هستند و با جدیت در راستای خدمترسانی به مردم تلاش میکنند.
اما واقعیت تلخ آن است که وقتی تعداد افراد ناکارآمد از حد معقول تجاوز کند، متأسفانه افراد توانمند نیز آسیب میبینند. این پدیده در علوم مدیریت به «اثر تخریبی عملکرد ضعیف» معروف است، جایی که عملکرد پایین تعدادی از اعضای تیم، کل سیستم را تحتالشعاع قرار میدهد.
یکی از مهمترین نشانههای این بحران، گسست گفتمانی میان جامعه و دستگاههای اجرایی است. این شکاف در اکثر جلسات و نشستهای عمومی به چشم میخورد و از منظر علوم ارتباطات، نشاندهنده فروپاشی کانالهای مؤثر تعامل است.
نمونه بارز این وضعیت در برخی مراسم و نشستهای اخیر مشاهده شده، جایی که صحبتهای سخنرانان مکرراً توسط حضار قطع میشود. این رخدادها که ممکن است در نگاه اول عادی به نظر برسند، در واقع نشانهای آشکار از وضعیت نگرانکننده گفتمان در سطح استان محسوب میشوند.
چنین وقایعی، از دیدگاه تحلیل ارتباطات، نشاندهنده فقدان «اعتماد متقابل» و شکست در برقراری «گفتوگوی سازنده» میان طرفین است.
در علوم مدیریت، اصلی وجود دارد که میگوید: «یک سیب فاسد، کل سبد را خراب میکند.» این اصل در مورد سیستم مدیریتی استان نیز صادق است. زمانی که برخی مدیران در پستهای کلیدی نتوانند عملکرد مطلوبی داشته باشند، نه تنها کارایی کلی کاهش مییابد، بلکه اعتماد عمومی به کل دستگاه اجرایی نیز تخریب میشود.
تجربه آموزش مهارتهای ارتباطی نشان میدهد که وقتی مدیری نتواند به درستی با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند، نه تنها پیامهایش مؤثر نیست، بلکه باعث تشدید سوءتفاهمها میشود و نتیجه این وضعیت آن است که حتی مدیران توانمند و متعهد نیز در انجام وظایف خود با موانعی جدی مواجه میشوند و امکان بروز استعدادهای واقعی محدود میگردد.
در این میان یکی از مشکلات بنیادین، نبود سیستمهای دقیق ارزیابی و اندازهگیری عملکرد است. همانطورکه پیتر دراکر، بنیانگذار علم مدیریت نوین تأکید میکند: «آنچه قابل اندازهگیری نیست، قابل مدیریت نیز نخواهد بود و بدون سیستم ارزیابی دقیق، نمیتوان میان عملکردهای مختلف تمایز قائل شد. این موضوع باعث میشود که همه در یک سطح قرار گیرند و انگیزه واقعی برای بهبود عملکرد از بین برود.
مقوله «تولید ایده و اندیشه» در خوزستان، حلقه مفقوده مدیریت محسوب میشود. در بررسیهایی که در حوزه آموزش و رسانه انجام شده، مشخص است که تعداد اندک اتاقهای فکر موجود در استان و کیفیت عملکرد برخی از آنها، مانع از استفاده بهینه از ظرفیتهای فکری استان شده است و در این راستا ضروری است که اتاقهای فکر حقیقی با حضور نخبگان واقعی تشکیل شود تا بتوانند راهکارهای علمی برای بهبود وضعیت موجود ارائه دهند.
اما یکی از راههای مؤثر برای ترمیم این شکاف گفتمانی، تقویت مهارتهای ارتباطی مدیران است. تجربه فعالیت در حوزه آموزش نشان میدهد که بسیاری از مدیران، با وجود تخصص فنی مناسب، در حوزه برقراری ارتباط مؤثر با مردم نیاز به تقویت دارند.
نهادهای آموزشی و رسانهای استان نیز در این زمینه میتوانند نقش مهمی ایفا کنند. ایجاد دورههای آموزشی تخصصی برای مدیران در حوزه ارتباط با رسانه و مردم، میتواند گامی مؤثر در جهت بهبود وضعیت موجود باشد.
راهکارهای سازنده برای بهبود وضعیت
با توجه به تحلیل فوق، راهکارهای زیر پیشنهاد میشود:
نخست، ایجاد سیستم ارزیابی شفاف و علمی که بتواند میان عملکردهای مختلف تمایز قائل شود و زمینه تشویق استعدادهای واقعی را فراهم کند.
دوم، برگزاری دورههای آموزش مهارتهای ارتباطی ویژه مدیران استان برای بهبود کیفیت تعامل با مردم.
سوم، تشکیل کمیته مشورتی متشکل از نخبگان محلی برای کمک به فرآیند بهبود مدیریت.
چهارم، برقراری نشستهای منظم گفتمانی میان مسئولان و نمایندگان جامعه مدنی برای کاهش فاصلهها و افزایش شفافیت.
این یادداشت در راستای همراهی سازنده با اهداف توسعه استان نوشته شده است. هدف، کمک به تقویت نقاط قوت و رفع موانع موجود است و خوزستان ظرفیتها و استعدادهای بسیار خوبی دارد که با ایجاد سیستم مدیریتی کارآمد و بهبود کیفیت گفتمان عمومی، میتواند به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرد.
امیدواریم با همکاری و هماندیشی همگان، شاهد تحولی مثبت در راستای بهبود وضعیت مدیریتی استان و بازسازی پیوند سالم میان جامعه و مسئولان باشیم.