پایگاه خبری عصر اتحاد- منوچهربرون : جاامعه امروز ایران بر سر دو راهی بزرگی ایستاده است؛ راهی که هر گام آن، آیندهای تازه برای نسلهای فردا رقم خواهد زد. آمارها نشان میدهد که اکنون ۱۲ درصد جمعیت کشور سالمند است و این رقم با شتابی تند در حال افزایش است. در جهانی که طی ۳۵ سال گذشته جمعیت سالمندیاش دو برابر شده، ایران نیز نه آهسته که با شتابی نگرانکننده در حال ورود به مرحله «پیری جمعیت» است.
در این میان، زنان سالمند بیش از دیگران در معرض آسیب قرار دارند. بیش از ۷۱ درصد از آنان از درآمد کافی برخوردار نیستند. این عدد تنها یک آمار خشک نیست؛ روایتی است از مادرانی که سالها بار زندگی را بر دوش کشیدهاند و امروز در غروب عمرشان، امنیت مالی و آرامش خاطر را کم دارند.
سالمندی تنها یک پدیده جمعیتی نیست؛ آینهای است در برابر وجدان اجتماعی ما. اینکه چگونه با سالمندان خویش رفتار میکنیم، نشاندهندهی جایگاه اخلاق و عدالت در جامعه است. سالمندی اگر با فقر، تنهایی و فراموشی همراه شود، نه برکت که باری بر دوش جامعه خواهد شد. اما اگر با برنامهریزی درست، حمایت مالی، خدمات درمانی و کرامت انسانی همراه گردد، میتواند به سرمایهای معنوی و تجربهای گرانبها برای نسلهای جوان بدل شود.
امروز، پرسش اساسی این است:
آیا ما آمادهایم که در برابر موج بزرگ سالمندی، نه تنها زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی فراهم کنیم، بلکه فرهنگی نو برای تکریم این نسل بیافرینیم؟ یا بازهم چشم بر هشدارها خواهیم بست تا روزی برسد که جامعهای پیر، بیپناه و دلشکسته در برابرمان بایستد؟
راه پیشرو روشن است: سرمایهگذاری در رفاه، بهداشت، بیمه و حمایتهای اجتماعی نه یک لطف، که ضرورتی ملی است. چرا که سالمندی سرانجام همهی ماست و آنچه امروز برای دیگران رقم میزنیم، فردا سهم خود ما خواهد شد.