روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: تشکيل «دولت کريمه» از آرزوهاي هميشگي پيروان اهلالبيت عليهمالسلام بوده و هست. در دعاي افتتاح اين خواسته مطرح شده و براي آن ويژگيهائي مانند عزتمند شدن اسلام و مسلمين، ذلت نفاق و منافقين، دعوت به اطاعت خدا، نشان دادن راه خدا به عموم مردم و برخورداري از کرامت در دنيا و آخرت برشمرده شده است. اگر دولتي با اين ويژگيها تحقق يابد، ميتواند علاوه بر تأمين تمام خواستههاي مادي و معنوي مردم خود، الگوي مقبولي هم براي ساير ملتها باشد.
انقلاب اسلامي، تلاشي براي نزديک شدن به «دولت کريمه» بود ولي اکنون ما با چنين دولتي فاصله زيادي داريم. از دولت چهاردهم انتظار تبديل شدن به دولت کريمه نداريم ولي اگر رئيس جمهور منتخب که از سخنانش پيداست با قرآن و نهجالبلاغه آشنائي دارد، در انتخاب همکاران خود به ويژه مديران ارشد با دقت عمل کند شايد بتواند يکي دو گام در جهت نزديک شدن به دولت کريمه بردارد.
براي نزديک شدن به دولت کريمه بايد دکتر پزشکيان در انتخاب وزرا، ساير اعضاء دولت و مديران کليدي کشور دقت زيادي کند. ويژگيهائي از قبيل جوان بودن، سابقه پستهاي بالا نداشتن و از خود وزارتخانهها بودن را ميتوان معيارهاي مناسبي دانست ولي اينها اولويت ندارند و در مراحل بعدي بايد مورد توجه قرار بگيرند. معيار اصلي، کاردان بودن و سلامت نفس است. درباره ساير معيارها اين نکات قابل تأمل را بايد مورد نظر داشته باشيد که اگر ميان يک جوان تازهکار و يک سالمند باتجربه که سلامت نفس خود را در عمل به اثبات رسانده مخير شويد، قطعاً دومي براي کشور مفيد است. در وزارتخانهاي اگر نيروي کارآمد داراي سلامت نفس وجود نداشت، نيروي کارآمد واجد سلامت نفس خارج آن وزارتخانه براي عهدهدار شدن مسئوليت آنجا ارجح است. همينطور از نيروهائي که در مسئوليتهاي قبلي کارآمدي و سلامت نفس خود را به اثبات رساندهاند نبايد غفلت شود.
نتيجه اين ميشود که آن سه ميعار در عين حال که ميتوانند در انتخاب وزرا و دستياران کليدي شما مؤثر باشند، نبايد اصل به حساب بيايند و از معيار اصلي صرفنظر شود. معيار اصلي بايد کارائي و سلامت نفس افراد باشد. کارائي و سلامت نفس را در سطور بعدي تعريف خواهم کرد ولي قبل از آن لازم است اين نکته را متذکر شوم که نيروهاي جوان بيتجربه و امتحان پسنداده براي دولت شما که بار سنگيني بر دوش دارد ممکن است مفيد نباشند. از آنها بايد در ردههاي پائينتر استفاده شود تا از يکطرف تجربه کسب کنند و از طرف ديگر امتحان صداقت و سلامت پس بدهند و براي پذيرش مسئوليتهاي بالاتر در آينده آماده شوند.
در تعريف «کارائي و سلامت نفس» مطالب زيادي ميتوان ارائه داد ولي در قالب مقالات کوتاه شايد اين نکته کافي باشد که اگر فردي بر کاري که به عهده او گذاشته ميشود مسلط باشد و فقط کاري را انجام بدهد که به آن اعتقاد دارد، ميتوان او را برخوردار از «کارائي و سلامت نفس» دانست. بنابراين، افراد بيتجربه و کساني که به صورت دستوري عمل ميکنند، از اين تعريف خارجند و نميتوانند براي کشور مفيد باشند.
براي شفاف شدن اين تعريف، به نمونههائي از مواجهه خودم با مسئولين در بالاترين سطوح اجرائي کشور در دولتهاي گذشته اشاراه ميکنم که وقتي از آنها ميپرسيدم آيا اين کار که انجام ميدهيد را قبول داريد يا نه؟ ميگفتند نه قبول نداريم و معتقديم به نفع کشور نيست ولي چون دستور است آن را انجام ميدهيم. تصديق ميفرمائيد که اين روش قطعاً به زيان کشور است. شما آقاي رئيس جمهور منتخب در صورتي موفق خواهيد شد که به همکارانتان مجال بدهيد کاري را که قبول ندارند انجام ندهند حتي اگر دستور مستقيم شما باشد. يکي از وزراي خارجه که خدمات شايستهاي به کشور انجام داده، در جمع همکاران خود در وزارت خارجه گفت: «ما معتقديم در فهم سياست خارجي مجتهديم ولي در اجرا بايد مقلد باشيم.» اين تفکر از ريشه غلط است زيرا کسي که مجتهد است، عقلاً، شرعاً و عرفاً نميتواند مقلد باشد.
شما آقاي رئيس جمهور منتخب، اين پوسته را بايد بشکنيد و فرهنگ غلط «المأمور معذور» را از حکمراني اين کشور حذف کنيد تا کارائي و سلامت واقعي جاي خود را پيدا کند. اکنون که در آستانه انتخاب اعضاء دولت خود هستيد، اين يادآوري ميتواند به شما کمک کند تا دولتي به وجود بياوريد که ايران را لااقل يکي دو قدم به دولت کريمه نزديک کند.