روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود نوشت: تحرکات سياسي مسئولان جمهوري اسلامي در سطح منطقه و جهان که در سال 1404 به شکل برجستهاي مشهود و با گذشته متفاوت است، اميدواري زيادي را به وجود آورده است. اينکه نگاه کلي به دولتهائي مانند عربستان سعودي از يک حکومت غيرقابل قبول به دولتي که ميتوان در عاليترين سطح با آن به تبادل پيام و همکاري پرداخت تغيير کند، تحول چشمگيري است. همين تحول بزرگ را اين روزها در سطح بينالملل با دو ويژگي درباره چگونگي مواجهه با آمريکا شاهد هستيم؛ يکي تا حدودي ملايمت در گفتار و ديگري پذيرش مذاکره براي حل اختلافات.
بسيار طبيعي است که اين چرخش مثبت و تحول تحسينبرانگيز، دشمنان زيادي در داخل و خارج داشته باشد. داخليها منافع خود را از اين تحول در معرض خطر ميبينند و خارجيها چشم ديدن ايران آزاد از جنگ و درگيري که در مسير پيشرفتهاي همهجانبه قرار گرفته باشد را ندارند. براي حکمرانان ما اگر داراي بصيرت کافي باشند همين دو واقعيت تلخ که از مخالفان داخلي و خارجي تحولات در ديپلماسي جمهوري اسلامي بروز ميکند، کافي است به آنها بفهماند راه درستي را در پيش گرفتهاند و براي اعتلاي ايران بايد به همين راه ادامه بدهند و از ملامتِ ملامتکنندگان واهمهاي نداشته باشند.
انسان، در تمام عمر از آغاز فعاليتهاي اجتماعي تا آخرين روز حيات، موجودي قابل تغيير است. به همان اندازه که جسم انسان در طول عمر دستخوش تغييرات ميشود، فکر انسان نيز ميتواند تغيير کند. همين تغييرپذيري فکري است که از انسان موجودي «شدني» يا «قابل تکامل» ساخته و او را از رکود و درجا زدن بازداشته است. انعطاف، بخشي از همين تغييرات است که راه را براي «شدن» و «قابل تکامل» بودن باز ميکند. مخالفان تحول را بايد دشمنان «شدن» و موانع «تکامل» دانست و به همين دليل نبايد به آنها اعتنا کرد. در روزهاي اخير ديديم که بعد از اعلام شفاف و روشن اين نکته توسط رهبري که مذاکره با آمريکا تصميم کشور است، کساني که مذاکره را خيانت به کشور و ملت و انقلاب و نظام ميدانستند به جاي اينکه از مواضع نادرست خود ابراز پشيماني کنند و درصدد جبران برآيند، يا سکوت کردند و يا درصدد توجيه برآمدند. اين، نشان ميدهد اميدي به اصلاح اينان نيست و تنها راه اينست که به آنها اعتنا نشود و حکمرانان با همين فرمان به پيش بروند و مطمئن باشند خير و صلاح کشور و ملت در همين است.
ايران، کشوري بزرگ، ثروتمند و داراي مردمي بااستعداد است. اين کشور نبايد معطل اموري بماند که تجربه نشان داده است منجر به شکوفائي و برخورداري کامل مردم از اينهمه نعمت الهي نميشوند. ايجاد تحول مثبت در ديپلماسي و البته همزمان با آن در پيش گرفتن انعطاف لازم در سياست داخلي ميتواند ايران را در مسيري قرار دهد که به يکي از قدرتمندترين، پيشرفتهترين و مرفهترين کشورهاي جهان تبديل شود.
اين روزها جريانهائي درصدد هستند افکار عمومي را به واکنش منفي نسبت به تغيرات مثبتي که در ديپلماسي منطقهاي و بينالمللي کشور به وجود آمده است دچار کنند. عوامل پشت پرده اين جريانات قطعاً خيرخواه کشور و ملت ايران نيستند و خوشبختانه اين طرز فکر نتوانسته و نخواهد توانست طرفداران قابل اعتنائي پيدا کند. اکثريت قريب به اتفاق مردم از تحولات جديد ديپلماسي منطقهاي و بينالمللي به وجود آمده در عملکرد حکمرانانمان خرسند هستند و به نتايج آن اميدوارند. حکمرانان اين اميد را از مردم نگيرند و با قدرت و پشتکار و با ابتکارات جديد، عمق اين تحول مثبت را افزايش دهند.